همواره مترجم ماندن یعنی همواره پیرو و وابسته ماندن، به دنبال «دیگری» راه رفتن، یا چشم به دهان «دیگری» دوختن. با ترجمه می توان تفکر «داشت» اما نمی توان «تفکر کرد». فرق فارقی هست میان داشتن و رفتن و شدن. داشتن می تواند به معنای تصاحب و تملک سرمایه «دیگری» باشد اما برای آنکه چیزی از آن خودمان باشد باید آغاز کرد و رفت و شد؛ به استقلال و آزادی از «دیگری» رسید.