آموزش سواد رسانه ای کمک می کند تا کودکان بتوانند یاد بگیرند که همه اخبار نمی تواند درست باشد. آنها می آموزند در مواجهه با نظرات مخالف باید به دیگران احترام بگذارند حتی اگر با آنها موافق نباشند ...
در دنیای امروزی رسانه همانند یک تیغ دولبه است زیرا در عین حال که تراز فکری و آگاهی انسان ها را به مدار بالاتری رشد داده و یکی از عوامل اجتماعی شدن انسان ها است اما براحتی می تواند شایعه ای در لابلای اخبار منتشر گردیده باشد، به طوری که امنیت روانی فرد و جامعه به مخاطره جدی بیفتد. ما در طول روز بارها و بارها مخاطب رسانه های مختلف قرار می گیریم، که بخش زیادی از این اطلاعات، فیک و یا شایعات بی اساسی هستند. در واقع گاهی ناخواسته مصرف کننده و انتشاردهنده پیام های جعلی هستیم که به ماهرانه ترین شکل تحریف شده اند. انتشار اخبار نادرست به طور مشخص، با هدف بی اعتبار کردن اشخاص، نهادها و اغلب برای به دست آوردن اهداف مالی و یا سیاسی صورت می گیرد. رسانه ها عموما وابسته به قدرت هستند و بر اساس اهداف و سیاستگذاری هایی که دارند بخشی از واقعیت را برجسته و بخش دیگری را که با منافع شان در تضاد باشد پوشش نمی دهند. وقتی صحبت از این می شود که چگونه می شود اخبار درست را از اخبار نادرست تشخیص دهیم پای مهارتی به نام سواد رسانه ای باز می شود. کسی که فاقد سواد رسانه ای است، قدرت تشخیص واقعیت را نداشته و متاثر از شایعات کذب خواهد بود. ناگفته نماند که هر چه محتوای نادرست با تعصبات و پیش داوری های افراد مطابقت داشته باشد تاثیر گذاری شایعه بیشتر خودش را نشان می دهد. گاه مشاهده می کنیم که شهروندان تحت تاثیر اخبار دروغ، دچار هیجانات زودگذر شده و تصمیماتی سطحی می گیرند. این نوع تصمیمات می تواند صدمات جبران ناپذیری به فرد و یا امنیت روانی جامعه وارد کند به طورمثال: کلاهبرداری، جعل هویت، واکنش سیاسی با مفروضات غلط و یا توهم اکثریت از پیامدهای نداشتن سواد رسانه ای در جامعه است. سواد رسانه ای یک تکنیک عملی و یکی از مهم ترین آموزش ها در جوامع اطلاعاتی است که به فرد این امکان و توانایی را می دهد که تحلیل واقع بینانه ای از مطالب منتشر شده در شبکه های اجتماعی داشته باشد. اولین گام برای آموزش سواد رسانه ای پذیرش این واقعیت است که بخشی از اخباری که از رسانه های مختلف خبری منتشر می گردد فیک و جعلی است. این یعنی همه پیام های رسانه ای قابل استناد نیستند یکی از مهم ترین مولفه های سواد رسانه ای داشتن تفکر انتقادی است، این الگوی فکری باعث می شود که ما کمتر دچار آزمون و خطا بشویم. در واقع شهروندان به جای اینکه یک مصرف کننده منفعل اطلاعات باشند، در جایگاه یک تحلیلگر فعال قرار می گیرند. زیرا جامعه توسعه یافته، احتیاج به شهروندان توسعه یافته دارد یک شهروند مدرن باید این توانایی را داشته باشد که لایه های پنهان یک پیام را بخوبی حدس بزند. وقتی با پیامی مواجه می شویم باید از خودمان بپرسیم این خبر در کجا منتشر شده است یعنی منبع اصلی خبر کجاست؟ ما باید آگاه باشیم که اخبار درست، حتما در خبرگزاری ها و سایت های معتبر منتشر شده است. گاهی مطلبی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود، باید کنجکاو باشیم که چه کسی این مطلب را بیان کرد؟ جایگاه اجتماعی این شخص چیست؟
در اخبار درست همیشه نام خبرنگار و یا روزنامه نگار، به عنوان مرجع خبری نوشته می شود ولی در خبرهای جعلی و یا تبلیغاتی، منبعی وجود ندارد. گاهی محتوای پیام به گونه ای است که توصیه های شک برانگیزی را مورد تاکید قرار می دهد در این شرایط بایستی از خودمان بپرسیم که این پیام منافع چه کسانی را تامین می کند؟ بارها و بارها توصیه هایی را در خبرها می بینیم که از محصول فلان کارخانه به علت عدم رعایت بهداشت و...خرید نکنید در حالی که متولی هشدارهای بهداشتی وزارت بهداشت است لذا در مواجهه با این پیام ها بایستی به این نتیجه برسیم که این شیطنت ها کار شرکت های رقیب است، وقتی توان رقابت سالم را ندارند از طریق بی اعتبار کردن رقیب، مشتریان را به سمت خرید محصولات خودشان سوق می دهند. نکته بعدی که باید کمی دقت کنیم اینکه آیا گوینده خبر ادعای گفتن واقعیت را دارد یا نظرات شخصی اش را بیان می کند؟ وقتی ارائه نظرات شخصی مورد نظر است تکلیف مخاطب مشخص است سواد رسانه ای به ما می آموزد که اگر با خبر پرسش برانگیزی که صحت و سقم آن برای ما مبهم است روبه رو شده ایم لااقل آن مطلب را منتشر نکنیم. سواد رسانه ای به ما کمک می کند که بخش بزرگی از اطلاعات دریافتی را فیلتر کنیم زیرا همه اطلاعات و اخباری که از طریق رسانه ها به فکر و ذهن ما بمباران می شود الزاما برای ما مناسب نیستند زیرا ما را دچار آشفتگی و مسمومیت فکری می کند. لذا نیاز است در برابر چنین فضایی، یک رژیم مصرف رسانه ای اتخاذ کنیم زیرا ذهن ما در واحد زمان توانایی تحلیل تعداد محدودی از اطلاعات را دارد در غیر اینصورت قدرت تشخیص اخبار درست از نادرست را از دست خواهیم داد. نظام اجتماعی بایستی خطر مسلح نبودن شهروندان به سواد رسانه ای را بخوبی درک کند در واقع بایستی مفاهیم سواد رسانه ای ابتدا از مدرسه و خانواده شروع شده و به طور همزمان در سطوح مختلف جامعه گسترش پیدا کند. به همان اندازه که استفاده کودکان از رسانه ها را محدود می کنیم، آموزش سواد رسانه ای به آنها نیز ضروری و الزام آور به نظر می رسد زیرا آنها را به مخاطبانی نکته سنج تبدیل می کند. کودکان بایستی بیاموزند که موقع دریافت هر پیامی، اول مکث کنند و به محتوای خبری کمی فکر کنند. آموزش سواد رسانه ای کمک می کند تا کودکان بتوانند مرز بین واقعیت و دروغ را تشخیص بدهند آنها با دیدگاه های مختلف آشنا می شوند و یاد می گیرند که همه اخبار نمی تواند درست باشد. آنها می آموزند در مواجهه با نظرات مخالف باید به دیگران احترام بگذارند حتی اگر با آنها موافق نباشند.