«زد»ها وقتی به دنیا آمدند که دنیای مجازی خلق شده بود. همین شد که «زد»ها خیلی زود به دل زندگی دیجیتال زدند و از نسل های قبل خود فاصله گرفتند و شدند «زومر»؛ نسلی جدید و جهانی که شبیه هیچ نسلی نیست ...
«ایگرگ» و «زد»؛ اینها عنوان دو نسل است که از زمین تا آسمان با هم فرق دارند. «ایگرگی» ها همه کسانی هستند که دوره نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشته و اکنون به احتمال زیاد یک یا چند نوجوان و جوان در خانه دارند. «ایگرگی»ها خیلی وقت بود که می زیستند که ناگهان سروکله فناوری های مجازی پیدا شد و پا به زندگی شان گذاشت ولی «زد»ها وقتی به دنیا آمدند که دنیای مجازی خلق شده بود. همین شد که «زد»ها خیلی زود به دل زندگی دیجیتال زدند و از نسل های قبل خود فاصله گرفتند و شدند «زومر»؛ نسلی جدید و جهانی که شبیه هیچ نسلی نیست. درباره نسل «زد» که در جامعه ما نیز متولد شده و کنار ما زندگی می کند با محسن نصری، جامعه شناس گفت و گو کرده ایم تا آنها را بهتر و عمیق تر بشناسیم. در جهان تقریبا از سال 2016 به بعد درباره نسل «زد» تحقیق و صحبت می شود، نسلی که آن را مقابل نسل «ایگرگ» قرار می دهند اما بعد از حوادث اخیر در کشورمان نسل «زد» به صورت جدی تر وارد ادبیات جامعه ما نیز شد به طوری که در محافل مختلف از آن حرف زده می شود. به اعتقاد شما نسل «زد» چه نسلی است و مهم ترین ویژگی های آن چیست؟
نسل «زد»، نسل نوجوان است که می توان به آن نسل نت و نسل فضای مجازی هم گفت. این نسل بیش از هر چیز تحت آموزش شبکه های اجتماعی و فضای نوین ارتباطی قرار دارد به طوری که سبک زندگی اش تحت تاثیر آموزه های این فضا شکل می گیرد. البته بدیهی است که فضای مجازی چه در جامعه ما و چه در سایر جوامع با واقعیت های اجتماعی تفاوت هایی دارد. به عبارت دیگر ما یک ایران مجازی و یک ایران حقیقی داریم که هرکدام ویژگی های خاص خود را دارند. مثلا در ایران حقیقی مشکلات، چالش ها، موفقیت ها و دستاوردهای مختلفی وجود دارد اما در ایران مجازی نکات و بحث های دیگری مطرح می شود که قادر است تفکرات، دیدگاه ها، مطالبات و سبک زندگی این نسل را حتی از هزاران کیلومتر آن طرف تر شکل دهد.
در دنیا از نسل «زد» به عنوان نسل انفجار هم یاد می شود. آیا این تعبیر را برای نوجوانان خودمان قبول دارید؟
اگر انفجار به معنی میل به مستقل عمل کردن، معترض بودن و داشتن الگوریتم های اجتماعی پیچیده ذهنی در آنها باشد، می توان این تعبیر را قبول کرد. نسل نوجوان و به ویژه جوان همواره نسلی معترض و مطالبه گر است به طوری که در سراسر تاریخ معاصر ما این گونه بوده است. امروز هم همین طور است با این تفاوت که نت و فضای مجازی که بعضا سبک زندگی غربی را ترویج کرده بعد اعتراضی و مطالبه گری این نسل را تشدید کرده است. البته اگر انفجار را به این معنی بگیریم که نسل «زد» اکنون پرتعدادترین نسل بشر است، من این تعبیر را برای کشورمان درست و صادق نمی دانم. اگر به حوادث اخیر توجه کنیم مثلا در دانشگاه «ا» که حدود 30هزار دانشجو تحصیل می کنند نهایتا کمتر از 500 نفر در تجمعات شرکت کردند و دست به اعتراض زدند که یعنی به یک درصد هم نمی رسید. به تعبیر دیگر اگرچه اعتراض و مطالبه گری، ویژگی مهم نسل نوجوان و جوان است، ولی نمی توان پذیرفت که اکثر نسل «زد» در کشور ما معترض هستند؛ گرچه نمی توان انکار کرد که بخشی از آنها این گونه هستند و در ماجراهای اخیر نیز حضور داشتند.
شما می گویید نسل «زد» به عنوان نسلی آشوب طلب در ایران در اقلیت قرار دارد اما به هرحال شواهد میدانی نشان می دهد که این نسل وجود دارد و به عنوان بخشی از پیکره اجتماع ابراز وجود می کند. طبیعتا رویکردهای دفعی نیز نمی تواند اثرات مثبتی به همراه داشته باشد. با این وصف به اعتقاد شما نحوه مواجهه با نسل «زد» ایرانی باید چگونه باشد؟
آن چیزی که انسان را شکل می دهد و تربیت می کند شناخت است. پس امروز بیش از هر چیز باید سعی کنیم از شناخت مجازی به شناخت واقعیت ها و حقیقت ها برسیم و نسل نوجوان نیز شناختش از پدیده های مختلف را نه از کانال نت و فضای مجازی و ماهواره ها و رسانه های بیگانه بلکه از طریق واقعیت های موجود و شناخت حقایق کسب کند. نکته دوم این که انسان زمانی به انسانیت می رسد که علم و آگاهی اش با ایمان، تقوا و اخلاق همراه شود. خداوند در سوره روم آیه 56 در وصف اهل بهشت می فرماید: انسان های واقعی اهل علم و ایمان هستند. در دنیای امروز شاهدیم آنجاهایی که ایمان و اخلاق و مرزی به نام تقوا وجود ندارد ناهنجاری هایی شکل می گیرد که از طریق سبک زندگی برآمده از آن و به واسطه فضای مجازی به جامعه و نسل نوجوان و جوان ما سرایت می کند. به همین علت ما باید بکوشیم علم و ایمان و شناخت و آگاهی و بصیرت درست را در این نسل جمع کنیم. این موضوع نیز قطعا قابل تحقق است چون خداوند متعال برمبنای شدنی ها به بشر راه حل ارائه می دهد نه براساس ایده آل ها. بااین حال نباید فراموش کنیم که رسیدن به این نقطه نیازمند تلاش های برنامه ریزی شده و هدفمند است.
آیا برای رسیدن به این نقطه نگاه شما بیشتر معطوف به خانواده است یا نهادهای فرهنگ ساز؟
اگرنگاهی جامعه شناختی و مردم شناسانه به جامعه داشته باشیم هسته اولیه شکل دهنده به زندگی اجتماعی، ابتدا خانواده و سپس نهادهای آموزشی هستند. در مرتبه سوم نیز نهادهای رسانه ای و در کنار همه اینها نهادهای حکومتی قرار دارند. پس اینها در همراهی و همکاری با هم می توانند نقش علم و ایمان را برای فرهنگ پذیری در جامعه انجام دهند.
عده ای معتقدند که جامعه ما نسل «زد» یا «زومر»ها را از دست داده چون آنها نسلی هستند که از بدو تولد زندگی دیجیتالی را تجربه و همراه این فضا رشد کرده اند درحالی که نسل های موسوم به ایگرگ (نسل های قدیمی تر) با نسل «زد» زبان مشترک ندارند و همچنان با زبان خودشان با نسل جدید حرف می زنند.
نسل «زد» یا نت اگر در جامعه غربی مصداق هایی دارد قرار نیست که آن مصداق ها را در نسل نوجوان و جوان خودمان هم تعریف کنیم چون غرب می خواهد سبک زندگی اش را با هر روشی به ما تحمیل کند. پس باید بپرسیم که آیا اکثریت نسل نوجوان و جوان ما ویژگی هایی دارند که باعث می شود آنها را ازدست رفته بدانیم؟ من قاطعانه می گویم خیر چون ناهنجاری هایی که از این نسل در جوامع غربی و اروپایی می بینیم به درصد محدودی از جامعه ما سرایت کرده، ضمن این که ازدست رفته بودن نسل «زد» در کشور ما یکی از القائات بدخواهان است.