«چت جی پی تی مزخرف است» بیشک بهترین عنوان مقالهی آکادمیک در سال 2024 است که توسط کارشناسان دانشگاه گلاسگو منتشر شده است. آن ها اینطور استدلال کردهاند که «توهماتی» که مدلهای زبانی بزرگی مانند چت جی پی تی به طور مداوم تولید میکنند، از نواقص آنها نیست، بلکه جزء جدایی ناپذیر عملکرد آنها هستند. استدلال دارون عجم اوغلو، اقتصاددان برندهی جایزهی نوبل این است که، تأثیر اقتصادی هوش مصنوعی بر بهره وری و مشاغل، بسیار کمتر از آن چیزی است که برخی از نامآوران این عرصه مدعی آن هستند.
آغاز سال همیشه زمانی برای شروع های جدید و تفکر نوین است. اما با توجه به حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید و این که یک دولت (نسبتا) جدید کارگر مسئول اقتصاد متزلزل بریتانیا است، آغاز سال 2025 به طور ویژهای سرنوشتساز به نظر می رسد.
همانطور که مروین کینگ، رئیس سابق بانک مرکزی انگلستان در مورد پیشبینی نرخ ارز میگفت، پیشبینی، نوعی حماقت و وقت تلف کردن است. اما در آغاز سال جدید پرسشهای اقتصادی بزرگی وجود دارند که باید با ژرفاندیشی به آنها پرداخته شود.
آیا حزب کارگر وعده اقتصاد قدرتمندتر را عملی خواهد کرد؟
جدیدترین دادهها حاکی از آن است که، در حالی که صاحبان کسبوکارها از ماه آوریل خود را برای افزایش ۲۵ میلیارد پوندی در سهم بیمه ملی کارفرمایان آماده میکنند، تولید ناخالص داخلی بریتانیا، به دور از نشانهای برای بهبود، در حالتی یکنواخت قرار گرفته است و اعتماد ضعیفی نسبت به آن وجود دارد.
با توجه به اینکه حزب کارگر هرگونه افزایش درآمد مالیاتی بزرگ دیگری را نفی کرده بود، این یکی از معدود موقعیتهایی بود که ریچل ریوز (وزیر جدید دارایی بریتانیا) میتوانست برای تأمین مالی خدمات عمومی به آن رجوع کند. اما در واقع به یک واکنش شدید خشمگینانه دامن زده است - و این روایت را به وجود آورده است که حزب کارگر به اقتصاد ضربه وارد کرده است. البته افزایش سهم بیمه ملی تنها عامل موثر نیست. بلکه از قبل، پیشبینیهایی در رابطه با رشد کند اقتصادی، نرخ بهره 4.75 درصد و نگرانی بانک در رابطه با تورم شده بوده است. چگونگی عملکردها در چند ماه آینده در تثبیت شهرت اقتصادی حزب کارگر بسیار مهم خواهد بود.
پیشبینیها محلی حاکی از رشد 1.3 درصدی در سال 2025 است. البته دفتر نظارت بر بودجه انتظار رشد 2 درصدی را دارد زیرا هزینههای عمومی بالاتری که ریچل ریوز در نظر گرفته است باعث افزایش تقاضا میشود. و رشد واقعی و پایدار دستمزدها باید به مصرف کنندگان قدرت خرید فراتر از حد نیاز را بدهد. اما داده های اخیر حاکی از آن است که این مخاطرات به میزان بسیار زیادی حالت نزولی پیدا کرده است.
آیا هوش مصنوعی حبابی بیش نیست؟
«چت جی پی تی مزخرف است» بیشک بهترین عنوان مقالهی آکادمیک در سال 2024 است که توسط کارشناسان دانشگاه گلاسگو منتشر شده است. آن ها اینطور استدلال کردهاند که «توهماتی» که مدلهای زبانی بزرگی مانند چت جی پی تی به طور مداوم تولید میکنند، از نواقص آنها نیست، بلکه جزء جدایی ناپذیر عملکرد آنها هستند. استدلال دارون عجم اوغلو، اقتصاددان برندهی جایزهی نوبل این است که، تأثیر اقتصادی هوش مصنوعی بر بهره وری و مشاغل، بسیار کمتر از آن چیزی است که برخی از نامآوران این عرصه مدعی آن هستند.
اد زیترون، روزنامهنگار عرصه فناوری، در یک معیار بسیار دقیقتر به بررسی صورتهای مالی خالق چت جی پی تی، یعنی شرکت اوپن ای آی (OpenAI)، پرداخته است تا استدلال کند که احتمالاً این شرکت نمیتواند بازدهی را ایجاد کند که ارزش بیش از 150 میلیارد دلاری (120 میلیارد پوندی) آن را توجیه کند.
البته هیچ یک از این موارد هنوز تاثیری در بازارهای مالی نداشته است. اما به سختی می توان شک آزاردهنده بوجود آمده در مورد اینکه آیا این فناوری ها واقعاً می توانند به تبلیغات بیش از حد خودشان عمل کنند یا نه را از بین برد. با توجه به تسلط فناوری بر بازارهای مالی ایالات متحده، اگر این ترس فراگیرتر شود، به یک رکود چشمگیر منجر خواهد شد.
آیا اقتصاد اتحادیه اروپا می توانند به اوج خود بازگردد؟
ماریو دراگی (رئیسکل سابق بانک مرکزی اروپا)، که زمانی قول داده بود «هر کاری را که لازم است» برای نجات منطقه یورو انجام دهد، در سال 2024 گزارش پر اهمیتی را منتشر کرد که در آن به تشریح آن چه که از آن به عنوان «چالش وجودی» که امروزه پیش روی اقتصاد اتحادیه اروپا است نام میبرد، پرداخته است. توصیه های او شامل افزایش گسترده سرمایه گذاری در بخشهای دولتی و خصوصی و هماهنگی بیشتر سیاستها در سراسر بلوک غرب بوده است. اما این نسخه کنار گذاشته شد زیرا بزرگترین اقتصادهای اتحادیه اروپا یعنی آلمان و فرانسه، با بحرانهای سیاسی مواجه شدند و احزاب پوپولیست در هر دو کشور (ای اف دی و اجتماع ملی) به سمت ناسیونالیسم اقتصادی و مخالفت با یکپارچگی بیشتر در اتحادیه اروپا حرکت کردند. از آن جایی که کمیسیون اروپا رشد اقتصادی را در آلمان تنها 0.7 درصد و در فرانسه 0.8 درصد پیشبینی میکند، هر دو کشور در سال 2025 با چشم انداز اقتصادی تیره و تاری روبرو خواهند بود درحالی که محافظان اوراق قرضه هم همهجا را احاطه کرده اند.
نحوهی همسویی سیاست و اقتصاد در سال جدید در برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، میتواند تعیین کند که آیا اتحادیه اروپا به هشدار دراگی توجه خواهد کرد یا با بحرانهای جدیدی مواجه خواهد شد.
آیا اعمال تعرفهها توسط ترامپ به جنگ تجاری دامن می زند؟
رئیس جمهور آینده آمریکا، که تعرفه ها را «زیباترین واژه در فرهنگ لغت» توصیف کرده است، در حالی به کاخ سفید رفته که مصمم به استفاده از مالیات بر واردات به عنوان یک سلاح اقتصادی و سیاسی است.
همانطور که تقریباً همه گفته اند، نمی توان پیش بینی کرد که این مورد در عمل دقیقاً چه معنایی خواهد داشت. اسکات بسنت، گزینه پیشنهادی ترامپ برای وزارت خزانه داری، قبلاً طرح تعرفه ها را «موقعیت مذاکره حداکثری» خوانده و پیشنهاد کرده بود که این طرح به جای نقطه پایان سیاست، راهی برای گرفتن امتیاز است.
این طرح اخیر، مانند موانع تجاری نوپیدا در گذشته، از جمله تعرفههایی که دولت اول ترامپ بر چین تحمیل کرد و توسط جو بایدن بر جای ماند، تجارت جهانی را متوقف نخواهد کرد، اما در بهترین حالتش چوب لای چرخ سیستم تجارت گذاشته و باعث افزایش هزینهها و مشکلات میشود. در بدترین حالت نیز به یک جنگ تجاری تلافی جویانه خسته کننده و وقت گیر منجر خواهد شد که رشد جهانی را به طور قابل توجهی کاهش می دهد.
آیا وضعیت اضطراری اقلیمی، تلنگری برای سیاستگذاران عرصه اقتصاد خواهد بود ؟
البته این سوال جدیدی نیست، اما هر سال که می گذرد، ضرورت بیشتری پیدا میکند. همانطور که در سال 2024 شاهد یک سری رویدادهای آب و هوایی آخرالزمانی بودیم. هر کدام از اینها یک تراژدی انسانی است، که همچنین هزینه کالاهای مهم را بالا می برند و نیاز به بازسازی ضروری پرهزینه و سازگاری دارند. در مقالهای که اخیرا از مرکز تخصصی انتقال اقتصادی در دانشکده اقتصاد لندن منتشر شده است، پیشنهاد میشود که، سیاستگذاران باید آماده سازگاری با این واقعیت جدید باشند. مثلا به جای اینکه با افزایش نرخها به دنبال افزایش رشد باشند، به بانکهای مرکزی این امکان را بدهند که بتوانند در مقابل تورمهای بالاتر ناشی از شوکهای عرضه اقلیمی، تابآوری بیشتری داشته باشند.
آیا سال 2025 سالی خواهد بود که ایدههای این چنینی، که تصدیق میکنند اقتصاد جهانی تا چه حد تحت تأثیر گرمایش جهانی قرار گرفته است، به جریان اصلی تبدیل شوند؟ البته امید چندانی به این مورد نیست، اما هر اتفاقی که بیفتد، می توانیم مطمئن باشیم که با تسلط ترامپ بر سرفصل ها، هزینه های اقتصادی شرایط اضطراری اقلیمی همچنان افزایش خواهد یافت.