سال 2023 با تداوم یک رویارویی شدید نظامی – در اوکراین- با ابعاد جهانی آغاز شد و با 2 رویارویی پایان یافت، در حالی که هیچ تضمینی وجود ندارد که این جنگها تا پایان سال 2024 ادامه نیابند. زنجیره نزاعهای در ظاهر سرزمینی اما اساسا وجودی - حداقل از نظر طرفهای درگیری - ممکن است بسیار طولانی باشد. جهان قرن بیستم - با جنگها، انقلابها، ممالک استعماری و آزادسازیهای ملیاش – به طور عجیب و غریب و غیرمنطقی برش خورده بود. تقابل نظامی - ایدئولوژیک نیمه دوم قرن گذشته میلادی به تدریج به یک چارچوب جهانی تبدیل شد. بر مبنای آن، به لحاظ نظری، تمام برخوردها باید حل و فصل شده باشند اما میبینیم نشدهاند. برعکس، به محض اینکه پایههای نظم قرن بیستمی شروع به لرزیدن کرد، با قدرتی دوباره عود کردند. گسترش کنونی جنگها نشانهای از تضعیف ساختار قدرت بینالمللی مدرن است. این در قالب «نظم جهانی لیبرال» به وقوع پیوسته که «نظم مبتنی بر قوانین» نامیده میشود. اساس آن اعتماد گروهی از کشورها به حقانیت و حقیقت ایدئولوژیک معدود کشورهایی بود که از طریق پیروزی در جنگ سرد غالب شده بودند. لیبرال - دموکراسی و اقتصاد بازار، رژیم شوروی و اقتصاد برنامهریزی شده آن را شکست داد اما خیلی زود دموکراسی به عنوان قدرت اکثریت، با در نظر گرفتن نظر اقلیت، به طرحی لیبرال تبدیل شد که در آن به اقلیتهای خاص، حقوق اخلاقی و سیاسی بیشتری نسبت به اکثریت اعطا میشود. نمونه موردی: تقریبا در همه کشورهای گروه 7، رتبه احزاب یا ائتلافهای حاکم فعلی بسیار پایین است، یعنی دولتها منافع بخش کوچکتری از جمعیت را نمایندگی میکنند. نیروهای جایگزینی که دولتهای کنونی را به چالش میکشند به عنوان پوپولیست معرفی میشوند. این اصطلاح - که اتفاقاً از کلمه یونانی پوپولوس به معنی مردم میآید - تقریبا به یک واژه دشنامآمیز تبدیل شده و به جریان اصلی سیاسی دستور داده شده است با کسانی که توسط این قلمها لایت میشوند مبارزه کنند. ایده این است که نخبگان فعلی نیازی به تغییر ندارند. در نتیجه، تشکیلات کنونی حکومتی تقریباً هر نظر دیگری را به عنوان چالشی برای دموکراسی معرفی میکند. تلاش میشود این مفهوم جا بیفتد که دموکراسی یعنی پیروزی نیروهایی که تداوم صحیح را حفظ میکنند. بر این اساس، کسانی که خواهان تغییر مسیر هستند، حتی اگر اکثریت را در کنار خود داشته باشند، دشمن دموکراسی اعلام میشوند. مفهوم «اکثریت جهانی» که به مفهوم کشورهای خارج از جامعه غربی اطلاق میشود - و امسال وارد فرهنگ واژگان سیاسی روسیه شد – با مرزبندی بین فرآیندها در کشورهای جداگانه و در سطح جهانی مطابقت دارد. غرب خودش دارد نقش تشکیلات جهانی را بازی میکند. هیچ نیروی پوپولیست واحدی هم نیست که مخالف آن باشد. اما اجماع عظیمی وجود دارد در قالب همان «اکثریت جهانی» که معتقد است اقلیت غربی از قدرت خود سوءاستفاده میکند. آنچه در حال ظهور است یک اپوزیسیون سفت و سخت نیست بلکه یک مقاومت تشکل یافته – هرچند در حال رشد – است که کارآیی سیاستهای آمریکا و متحدانش را کاهش میدهد. در خود جامعه غربی، ما شاهد افزایش تقاضا از سوی پوپولیستها برای کاهش دخالت در امور جهانی هستیم، زیرا هزینههای آن بیشتر از منافعش شدهاند. این نه اثر مستقیم و فوری بلکه یک اثر غیرمستقیم پایدار دارد. با این وجود همانطور که تاریخ سریعتر و سریعتر پیش میرود، معنای «ماندنی» تغییر میکند. سال 2022 نقطه عطف بود، زیرا برای نخستین بار اقلیت سلطه مستقیما به چالش کشیده شد. البته نه بر اساس اکثریت جهانی، زیرا روسیه در یک نوع موقعیت «نه اینجا و نه آنجا» قرار داشته است اما سابقهای ایجاد شد و سال 2023 زمان عادت کردن به این واقعیت بود که محدودیتهای قدیمی یا همان به اصطلاح قوانین که نظم جهانی بر آن استوار بود در حال از بین رفتن است و عرصه احتمالات برای همه در حال گسترش است. 2024 سال تصمیمهای بزرگ خواهد بود. به معنای واقعی کلمه، اکثریت جهانی رای خواهند داد. فقط جمعیت هند، ایالات متحده، پاکستان، بنگلادش، آفریقای جنوبی، اندونزی، روسیه، مصر و اتحادیه اروپایی - که شاهد انتخابات پارلمان اروپایی خواهد بود – را جمع بزنید. در کشورهای پیشرو غرب نبردی جدی بین «پوپولیستها» و نظام سلطه در جریان است که البته عرصه اصلی این نزاع خود آمریکاست. در این میان اکثریت جهانی و اکثریت کشورهای اقلیت میتوانند نقاط مشترکی پیدا کنند. اینجاست که انگیزه قدرتمندی برای دگرگونی هر چه بیشتر فضای جهانی پدید
خواهد آمد.
* رئیس پیشین هیات رئیسه اسواپ (شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه) و مدیر بخش علمی باشگاه بینالمللی والدای منبع: Profile.ru