یک مطالعه گسترده جهانی نشان میدهد تاثیر جادو بیش از آن چیزی است که شما فکر میکنید
در نگاه اولیه خیلی عجیب و مسخره است که کسی در قرن ۲۱ هم به تاثیر جادو اعتقاد داشته باشد. اما متاسفانه در جامعه خودمان هم کمدیهایی از این دست بسیارند و در کمال تعجیب میبینیم که افراد تحصیلکرده زیادی هم بیش و کم به تاثیر جادو باور دارند.
اما بر اساس یک مطالعه جهانی جدید که بیش از ۱۴۰ هزار نفر در آن شرکت کرده بودند، اعتقاد به جادوگری در سراسر جهان گسترده است. اما میزان این اعتقاد از مکانی به مکان دیگر بسیار متغیر است. بر اساس نتایج، حدود یک میلیارد نفر در ۹۵ کشور جهان کمابیش به جادوگری اعتقاد دارند.
حداقل برخی از مردم تقریباً در همه جا به نسخهای از جادوگری اعتقاد دارند و حدود ۴۰ درصد از کسانی که در نظرسنجی شرکت کردند پاسخ مثبت دادند. به عنوان مثال، در سوئد، طبق این مطالعه، تنها ۹ درصد از شرکتکنندگان اعتقاد به جادوگری داشتند، در حالی که این میزان در تونس ۹۰ درصد بود.
بوریس گیرشمن، نویسنده و اقتصاددان از دانشگاه امریکن، مینویسد، اگرچه باورهای جادوگری در برخی کشورها بیشتر از سایر کشورها رایج است، اما همچنان در هر کشور در “گروههای اجتماعی و جمعیتی” متفاوت است. تحقیقات قبلی باورهای جادوگری را در نقاط مختلف جهان مورد بررسی قرار میداد، اما کمبود دادهها مانع از انجام تحلیلهای جهانی درباره باورهای جادوگری توسط محققان شده است.
گیرشمن مجموعه داده جدیدی را از نظرسنجیهای حضوری و تلفنی که بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۷ توسط مرکز تحقیقاتی پیو و سایر گروههای نظرسنجی حرفهای انجام شد، تهیه کرده است. این نظرسنجیها شامل سؤالاتی در مورد باورهای مذهبی گستردهتر پاسخدهندگان و اعتقاد به جادوگری بود.
گیرشمن خاطرنشان میکند که نظرسنجیها در مورد جادو و جادوگری به روشهای مختلف سؤال میکردند، اما حداقل یک سؤال مرتبط در هر نظرسنجی وجود داشت. گیرشمن در مطالعه جدید مینویسد: تمام نظرسنجیها از پاسخدهندگان پرسیده شد که آیا به “چشم بد” یا چشمزخم یعنی اینکه برخی میتوانند آسیبهایی متوجه خوشبختی ما کنند، باور دارند یا خیر.
گیرشمن دریافت که ۴۰ درصد از پاسخدهندگان در سطح جهان گفتهاند که به این توصیف از جادوگری اعتقاد دارند. او مینویسد که در مورد کل جمعیت باورمند میتواند حدس زد که حدود ۱ میلیارد نفر باورهای جادویی داشته باشند. این مجموعه داده جدید همچنین به گیرشمن اجازه میدهد تا به پیوندهای بین باور جادوگری و انواع عوامل در سطح فردی و کشوری نگاه کند.
این مطالعه نشان داد که در سطح فردی، افرادی که دارای تحصیلات و امنیت اقتصادی بیشتری هستند کمتر به جادوگری اعتقاد دارند. باورهای جادوگری نیز با دینداری و اعتقاد به خدا همبستگی مثبت داشت، اما وابستگی به برخی ادیان تفاوت معناداری در اعتقاد ضمنی به جادو نداشت. گیرشمن گزارش میدهد که در سطح ملی، باورهای جادوگری با نهادهای ضعیف، سطوح پایین اعتماد اجتماعی و نوآوری کم، و همچنین با فرهنگ سازگارانه و سطوح بالاتر تعصب درون گروهی مرتبط است.
علیرغم دامنه وسیع این تحقیق، مطالعه جدید دارای محدودیتهایی است، مانند کمبود داده از چین و هند، دو کشور پرجمعیت کره زمین.
گیرشمن اضافه میکند که تحقیقش صرفا یک کنجکاوی عقیدتی نیست و کاربردهای عملی برای مطالعه باورهای جادوگری وجود دارد. مثلا محافظت از زنان متهم به جادوگری کمک کند. درک باورهای جادوگری همچنین میتواند برای دولتها، محققان یا گروههای کمکی که سعی در کمک یا همکاری با مردم محلی دارند، حیاتی باشد.
گیرشمن در مطالعه خود از انسانشناس فقید مونیکا هانتر ویلسون نقل قول میکند که به شیوایی نیاز به تحقیق را اینگونه توضیح داده است: ویلسون گفته بود: «من باورهای جادوگر را کابوس استاندارد شده یک گروه میدانم، و معتقدم که تحلیل مقایسهای این کابوسها صرفاً یک تمرین باستانی نیست، بلکه یکی از کلیدهای درک جامعه است.»