جزئیات برنامه های جدید چین برای ایجاد تحول در علم و فناوری و قدم گذاشتن در مسیر پیشرفت های تازه، نکات آموزنده ای برای کشورهای در حال توسعه به همراه دارد. این که چین با جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهان و با تولیدات گسترده ای که به بازار کشورهای مختلف صادر می کند در تلاش است که بیش از همیشه در زمینه فناوری های جدید و توسعه علوم سرمایه گذاری کند، نشان می دهد مسیر واقعی پیشرفت در جهان از توانمندی در علم می گذرد.
زندگی در عصر دانش و فناوری، آن هم در جهانی که مرزهای جغرافیایی اش برای همکاری های علمی رنگ باخته اند، تغییرات زیادی پیدا کرده است. این تغییرات کشورها را مصمم می کند تا نگاه سنتی خود به علم را بازتعریف کنند و دیگر آن را به شکل کالایی غیرضروری که قرار نیست در بحران های داخلی کشور و درآمدزایی های کلان نقش داشته باشد، نبینند. در این میان، تغییر رویه کشور چین هر سال بیش از قبل قابل توجه بوده است. شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در افتتاحیه بیستمین کنگره حزب کمونیست در پکن، به اهمیت خودکفایی در علم و فناوری تاکید کرد. او با اعمال تغییرات گسترده در ساختار سیاسی تلاش دارد که علم و فناوری را به عنوان نیروی مولد، استعداد را به عنوان منبع اولیه و نوآوری را به منزله محرک اصلی کشورش در نظر بگیرد. مقاله ای که پژوهشگران علوم سیاسی درباره وضعیت چین و برنامه های جدیدش در مجله نیچر منتشر کرده اند جزئیاتی از تصمیم ها و اقدامات سیاستمداران چینی است برای آن که کشورشان تحولی علمی را تجربه کند. بخشی از این تحلیل ها را که در ادامه می خوانید، میتواند برای ما هم بسیار جذاب باشد زیرا روش های توسعه از مسیر علم و فناوری را شرح می دهد.
بخشی از تغییرات گسترده ای که در کمیته اصلی سیاست گذاری حزب کمونیست در چین رخ داده انتخاب شش عضو با سابقه و تجربه کار علمی و پژوهشی است که در بین 25 عضو کمیته، انتخابی قابل توجه و مهم به حساب می آید. این در حالی است که تا پیش از این، فقط یک عضو با تجربه در حوزه علم و فناوری در کمیته حضور داشت. این تغییرات موید این است که چین سیاست های کلانش را با توجه به وضعیت حاکم بر جهان تنظیم کرده و می خواهد برای رسیدن به جایگاه ایده آل در بین کشورهای توسعه یافته از مسیر علم و فناوری بگذرد.
سهم چشمگیر پژوهش از تولید ناخالص داخلی
چین در سال 2021 حدود 386میلیارد دلار را برای تحقیق و توسعه هزینه کرد که تقریبا 2.4درصد آن از تولید ناخالص داخلی (GDP) به دست می آمد. براساس سیاستهای جدید، این کشور می خواهد در قالب برنامه ای پنجساله اعتبار بخش، تحقیق و توسعه را تا 7درصد افزایش دهد. اگر این روند تا سال 2035 با موفقیت ادامه پیدا کند چین از نظر تحقیق و توسعه با کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) برابری خواهد کرد. این سازمان که 38 کشور عضو آن هستند، از سال 1961 تاسیس شده و کشورهای عضو آن مثل آمریکا، کانادا، استرالیا و... تلاش دارند با دموکراسی و بازار آزاد، روش ها و راهکارهای تازه را برای یافتن چالش های اقتصادی و سیاست گذاری بهتر به اشتراک بگذارند. هدفگذاری برای افزایش سهم بخش تحقیق و توسعه یکی از الزامات پیشرفت در کسب و کارهای مبتنی بر دانش و فناوری است که همیشه از سوی محققان اقتصادی درباره آن توصیه شده است. تحقیق و توسعه (Research and Development)به اختصار (R&D)، شامل فعالیت هایی است که شرکت ها برای نوآوری و معرفی محصولات و خدمات جدید خود در آن سرمایه گذاری می کنند. در کارخانه های بزرگ دنیا، افزودن محصولات و خدمات جدید به خط تولید و ارائه آنها به بازار یکی از مهم ترین هدفگذاری هاست.
فوتائو هوانگ محقق دانشگاه هیروشیما ژاپن می گوید: «با توجه به شرایط اقتصادی فعلی چین، تردیدی وجود ندارد که این کشور بتواند در بخش تحقیق و توسعه چنین سرمایه گذاری را انجام دهد.»
باور قاطع به تخصص گرایی
یکی دیگر از نتایج پژوهش های اخیر درباره برنامه پنج ساله چین، نشان می دهد که انتخاب مسئولان عالی رتبه و مدیرانی که قرار است در وزارتخانه های مهم و مرتبط با علم و همین طور موسسات تامین بودجه تحقیقاتی کار کنند، بر اساس رتبه های علمی و پژوهشی بوده است. به عبارت ساده تر، مسئولان این نهادها از بین بهترین و معتبرترین پژوهشگران مراکز علمی انتخاب شده اند که هم سابقه کار علمی و پژوهشی در سطوح بین المللی را دارند و هم روش های تعامل جهانی در حوزه تخصصی خود را به خوبی می دانند. تصمیمات دولت چین در چند سال اخیر فرصتی را به شرکت ها و تولیدکنندگان داخلی داده که بتوانند نوآوری داشته باشند و این از سیاستی کلان نشات می گیرد که دنیس سایمون محقق دانشگاه دوک در دورهام آن را این طور توصیف می کند: «اگر نمی توانید آن را بخرید پس بسازیدش!» این خلاصه ای است از آنچه در چین اتفاق می افتد. در اوایل مهر امسال که آمریکا محدودیت های تازه ای را برای صادرات تجهیزات و فناوری های نیمه رسانا به چین اعمال کرد، رئیس جمهور چین در سخنرانی خود از اهمیت خودکفایی در علم و فناوری گفت. پژوهشگران حوزه های اقتصاد و سیاست معتقدند با توجه به مسیری که چین طی کرده و جایگاهی که در حال حاضر در اقتصاد جهان دارد، خودکفایی در زمینه علم و فناوری می تواند به افزایش سرمایه گذاری در صنایع استراتژیک و مهم نیمه رسانا، حوزه های زیست پزشکی و محاسبات کوانتومی منجر شود. واقعیت این است خودکفایی شاید ایده مناسبی برای عبور از چنین بحرانی باشد اما مساله اساسی نوع تخصیص بودجه وبرنامه ریزی چین است که چگونه می خواهد پول بیشتری را برای انجام تحقیقات در علوم پایه صرف کند. برای تولید محصولات و تجهیزات الکترونیکی کاملا بومی، شرکت ها و تولیدکنندگان چینی باید سرمایه گذاری بسیار بیشتری نسبت به وضعیت حاضر انجام دهند و این سرمایه قرار نیست فقط از سوی دولت تامین شود. این یعنی بخش خصوصی باید برای توسعه علم هزینه کند و اقتصاد چین هرچه سریع تر به اقتصاد آزاد و غیر دولتی نزدیک شود. سایمون در این زمینه می گوید: «نوآوری به تنوع، استقلال و تحمل شکست نیاز دارد.»
دعوت از نخبگان برای توسعه فرامرزی علم
نیروی انسانی کارآمد و کافی یکی دیگر از بحث های مهم توسعه علم و فناوری است. پژوهشگران معتقدند برای تقویت نیروی کار، چین می تواند در کنار آموزش دانشمندان بومی، پژوهشگران بین المللی و دانشمندان چینی مستقر در خارج این کشور را جذب کند. البته از آنجا که استخدام متخصصان خارجی موضوع حساسی برای کشوری مثل چین به حساب می آید بنابراین احتمالا بیشترین تلاشها برای بهره گیری از تخصص پژوهشگران داخلی باشد اما در هر صورت بهره گیری از دانش متخصصانی که در مرزهای دانش جهانی حرکت می کنند روشی غیرقابل انکار برای پیشرفت است. برخی تحلیلگران بر این باورند که تنش های سیاسی بین آمریکا و چین به حوزه علم و فناوری هم سرایت کرده و باعث شده در چند سال اخیر، پژوهشگران وابستگی همزمان و دوگانه به چین و آمریکا را اعلام نکنند. این موضوع حتی بر تعداد مقالات منتشر شده ای که محصول مشترک دانشمندان دو کشور بوده هم تاثیر گذاشته است و تعداد آن را کاهش داده است. در واقع به نظر می رسد چین و آمریکا فعلا دیگر به دوران شکوفایی همکاری های دوجانبه خود که بین سال های 1990 تا 2010 بود باز نمی گردند. گرچه احتمالا پژوهشگران این دو کشور ارتباط خود را با هم ادامه می دهند. با این حال آنچه در برنامه های جدید چین آمده است خبر از توسعه تبادل علم و فناوری با دیگر کشورها می دهد؛ این یعنی چین نمی خواهد در انزوا باشد و قصد توسعه ارتباطات و تبادل اطلاعات دارد اما احتمالا این توسعه قرار نیست با آمریکا و اروپا اتفاق بیفتد بلکه قرار است از مسیر کشورهایی که در جاده ابریشم واقع است، بگذرد.
اگر توسعه می خواهیم، علم در اولویت است
جزئیات برنامه های جدید چین برای ایجاد تحول در علم و فناوری و قدم گذاشتن در مسیر پیشرفت های تازه، نکات آموزنده ای برای کشورهای در حال توسعه به همراه دارد. این که چین با جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهان و با تولیدات گسترده ای که به بازار کشورهای مختلف صادر می کند در تلاش است که بیش از همیشه در زمینه فناوری های جدید و توسعه علوم سرمایه گذاری کند، نشان می دهد مسیر واقعی پیشرفت در جهان از توانمندی در علم می گذرد. این نسخه ای است که برای درمان بسیاری از معضلات در ایران هم کاربردی است. اتاق بازرگانی ایران و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هم در پژوهش های اخیر خود که با هدف توسعه اقتصاد دانش بنیان انجام شده بود نکات راهبردی مهمی را ارائه کردند. اگر این نکات مورد توجه سازمان ها و دستگاه های مرتبط قرار بگیرد، می تواند راه را برای پیشرفت های علمی گسترده، هموار کند. جدی گرفتن بخش تحقیق و توسعه، اهمیت دادن به مالکیت فکری و قانونگذاری دقیق برای آن و لزوم توجه به شاخص های کیفی در کنار رشد تعداد شرکت های دانش بنیان از مهم ترین مواردی است که اتاق بازرگانی در پژوهش های خود بر آنها تاکید کرده است. یکی دیگر از مواردی که سال هاست از سوی محققان برجسته دانشگاه ها و متخصصان علمی کشور مطالبه می شود، افزایش درصد بودجه پژوهشی سالانه است که متاسفانه نه تنها افزایش نداشته بلکه کاهش هم پیدا کرده است. براساس آمار منتشر شده از سازمان برنامه و بودجه، درصد بودجه سال 1401 کمترین مقدار از سال 94تا به امروز بوده است.
منبع: nature.com