علامه محمدتقی جعفری در تفسیر خطبهی هشتادم نهجالبلاغه به تحلیل ابعاد شخصیت زن میپردازد و قبل از هر چیز موضوع جایگاه زن و تفاوت آن را با مرد را که در طول تاریخ چه در اندیشههای غربی و چه در جوامع اسلامی مطرح بوده است، مورد بررسی قرار میدهد. علامه در مباحث خود راجع به موضوع زنان این سؤال را مطرح مینماید که آیا کسانی که آرزوی مرد شدن را به زنان تزریق میکنند، آرزوی چنگیز و نرون شدن را هم که فقط در مردان پیدا شده است، به زنان هدیه میکنند؟ و کدام زنی که اعتدال روانی داشته باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی میكند؟ و از دید وی زن به مرد و مرد به زن وابسته است؛ چنانچه عقل وجدان و نیز عدالت و قانون هر یك به دیگری وابستهاند.
علامه جعفری در میان مباحث متعدد خود، موضوع زنان را نیز به تفصیل مورد بررسی قرار داده و بالاخص در این زمینه به سؤالات متعددی که امروزه پیرامون نقش و جایگاه زنان در جامعه، تفاوتهای زنان و مردان و وضعیت زنان در دنیای معاصر به وجود آمده است، با استناد به آیات قرآنی و احادیث و منابع اسلامی پاسخ گفته است که میتواند به عنوان منبعی در جهت راهنمایی و حل معضلات مربوط به این قشر عظیم از جامعه باشد.
علامه در تفسیر خطبهی هشتادم نهجالبلاغه به تحلیل ابعاد شخصیت زن میپردازد و قبل از هر چیز موضوع جایگاه زن و تفاوت آن را با مرد را که در طول تاریخ چه در اندیشههای غربی و چه در جوامع اسلامی مطرح بوده است، مورد بررسی قرار میدهد. وی معتقد است که با وجود دیدگاههای مختلف در این زمینه، هنوز مشکلاتی در تبیین اشتراکات و افتراقات میان زن و مرد باقی است؛ به طوری که در غرب کسانی چون برتراند راسل رابطهی زن و مرد را تا حد یک لیوان آب خوردن کاهش میدهند. از نظر علامه، اگر برخی از نظریهپردازان غربی گفتهاند که زن جنس لطیف نیست و مبنای زیباییهایش تنها مبتنی بر غریزهی جنسی است، حتی ذوق هنری و توان ارزیابی انواع هنرها را هم ندارد، افراط در تحلیل برخی واقعیتهاست. یا اگر گفتهاند زن فقط برای تولید مثل آفریده شده و هیچ کمالات علمی و اخلاقی و عملی دیگری از او متوقع نیست، همهی اینها افراطهایی در تفسیر برخی اتفاقات بوده است.[1]
از نظر علامه به تبع چنین دیدگاههایی است که ارتباط جنسی را بیقید و شرط آزاد میدانند و هیچ قاعده و ارزشی را برای مهار کردن تناسلی که گردونهی خلقت انسانهای جدید است، نمیپذیرد و شرف انسانهای بعد از خود را به سخره میگیرد. ولذا علامه این سؤال را مطرح مینماید که آیا کسانی که آرزوی مرد شدن را به زنان تزریق میکنند، آرزوی چنگیز و نرون شدن را هم که فقط در مردان پیدا شده است، به زنان هدیه میکنند؟ و کدام زنی که اعتدال روانی داشته باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی میكند؟ و از دید وی زن به مرد و مرد به زن وابسته است؛ چنانچه عقل وجدان و نیز عدالت و قانون هر یك به دیگری وابستهاند.[2]
موضوع زنان در اندیشه علامه جعفری
علامه در بررسی موضوع اختلاف بین زن و مرد تفاوتهای انسانی را به دو دسته تقسیمبندی نموده و تعریف مینماید. اول: اختلافات اخلاقی و ارزشی که مربوط به جنسیت نبوده و در داخل صنف مردان یا زنان میتوان آن را پیدا کرد و دوم: اختلافات غیرارادی و تفاوتهایی که منشأ جنسی دارد و مربوط به طبیعت مرد و زن و نه شخصیت آنها میباشد که علت آن هم تسهیل و ممکنسازی تشکیل خانواده و تولید مثل است که بدون این تفاوتها ادامهی حیات انسانی به خطر میافتد. تفاوتهای روانشناختی میان زن و مرد یکی از واقعیات در تمایز میان زن و مرد میباشد. از نظر روانشناسی این امر مسلم است که نگاه مرد و زن به حیات از جهاتی کاملاً متفاوت است. مردان با عقل نظری به انعکاس واقعیت توجه میكنند، اما زنان مستقیم به حیات مینگرند. زن در عشق محاسبه نمیکند و حق خود را در طبق اخلاص به مرد خویش عرضه میکند، اما مرد عاشقباز محاسبهگر است و همین نوع عقل محاسبهگر از خلوص عشق میکاهد.[3]
علامه با استناد به منابع اسلامی معتقد است که از حیث انسانیت و ارزش الهی، بیتردید زنان و مردان مساوی و نزد خداوند همردیفاند و تفاوتهای طبیعی آنها را به حساب تفاوت ارزشی گذاردن، مطلقاً در دایرهی تعالیم اسلامی نمیگنجد. در این زمینه، علامه به آیهی سیزده سورهی مبارکهی حجرات استناد میکند که میفرماید: «ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را گروه گروه قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید و زندگی هماهنگی داشته باشید و با ارزشترین شما (اعم از زن و مرد) با تقواترین شماست». و یا در سورهی آلعمران آیهی 195 میفرماید: «خداوند اجابتشان فرمود که من عمل هیچ یک از شما چه زن و چه مرد را تضییع نمیکنم».[4]
همچنین علامه در پاسخ به معضل تقسیم کار در خانواده و جامعه در بین زن و مرد نیز چهار فرضیه را مطرح مینماید: اول اینکه دو نفر مستقلاً مدیریت کنند و همهی شئون زندگی را به یک اندازه توسط دو تن سرپرستی و اداره نمایند. این فرضیه متضمن متلاشی کردن خانواده و باعث وقوع انواع تصادمهاست. دوم اینکه مدیر کلیهی امور خانواده به ویژه در روابط خارجی، یعنی روابط با جامعه و طبیعت، زن باشد و مرد در این مورد کنار بنشیند تا زن به استقبال انواع درگیریها و تنشهای اقتصادی و اجتماعی و رویدادهای شکننده برود. این نیز بسیار مضحک و بزرگترین ستم به زنان است. فرضیهی سوم اینکه مرد همهکاره و سالار خانه باشد؛ همچون سلطانی خودخواه و مستبد حاکمیت خود را بر اساس هوس خود اعمال کند و شخصیت و حقوق خانواده را لحاظ نکند. این نیز ظلم آشکار به زن و خانواده است. چهارم تقسیم کار معقول، اخلاقی و عادلانه میان زن و مرد به عنوان دو شریک زندگی و دو انسان برابر، اما متفاوت است و ادارهی شورایی خانواده؛ به طوری که هر یک متکفل بخشی از امور حیات مادی و معنوی خانواده شود.[5]
موضوع زنان در اندیشه علامه جعفری
از نظر علامه این دیدگاه چهارم، همانی است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است و در توضیح این مسئله با اشاره به آیهی «الرِّجالُ قوّامونَ عَلَی النِّساء» معتقد است که «قوام» به همان معنای متصدی و سرپرست و مسئول است و اشاره به مسئولیت سنگینی دارد که مرد در تأمین مصالح اجتماعی و اقتصادی همسر و فرزندان برعهده دارد. اسلام مرد را مأمور ادارهی اجرایی خانواده کرده و مشاورت با همسر را نیز واجب فرموده است. این به معنای قیمومیت نیست که مرد قیم و زن اسیر و کنیز باشد.[6] همچنین نباید گفت که زنان مطلقاً عقل مشورت ندارند، بهویژه که امر قرآنی وجوب شورا در «وَ اَمرُهم شورا بَینَهم» یا «شاوِرهم فی الأَمرِ» نیز هرگز مخصوص به مردان نشده و شامل همهی مسلمین اعم از زن و مرد است؛ زیرا موجود بیعقل طرف مشورت قرار نمیگیرد. ولذا رفتارهای تحقیرآمیز و ظالمانهای که در برخی خانوادههای مسلمان با زنان میشود، هیچ منشأ و توجیه دینی نداشته و مطلقاً قابل استناد به اسلام نیست. در اسلام مرد قیم زن نیست، زیرا شریعت اسلام زنان را در مالکیت و حقوق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اخلاقی و.... کاملاً مستقل شناخته است. [7]
پینوشتها:
1- آسیه فیروزهچی، «استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن»، کتاب نقد، سال سوم، شمارهی دوازده، صص248ـ 249.
2- همان، ص 252.
3- محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، ج11، صص254 ـ 255.
4- همان، صص265 ـ 266.
5- همان، صص267 ـ 269.
6- شهرام تقیزادهانصاری، «حقوق و مباحث انسانی زن از دیدگاه علامه جعفری»، ویژهنامهی روزنامهی اطلاعات، چهارشنبه، 2/9/85، شمارهی 23781.
7- ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، ج11، صص270 ـ 271. برای مطالعه بیشتر. ر.ک، کتاب «سیری در اندیشه سیاسی و اجتماعی علامه محمد تقی جعفری»؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی.